سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرگاه بنده خالصانه توبه کند، خداوند او را دوست بدارد و گناهانش را در دنیا و آخرت بر او بپوشاند . [امام صادق علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :7
بازدید دیروز :3
کل بازدید :19293
تعداد کل یاداشته ها : 46
103/2/16
3:49 ص
موسیقی
مشخصات مدیروبلاگ
 
وحید ج......ی[0]
خوش برخورد-خنده رو-عاشق موسیقی های سنتی

خبر مایه
بایگانی وبلاگ
 
اسفند 92[36]

 

خدایا به تو سپردمش . . !


فقط یه خواهش دارم . . !


یه روزی . . !


یه جایی . . !


بغل یه غریبه . . !


مسته مست . . !


بدجوری منو یادش بنداز . . !


ولی خداجون از رفتنش مات شدم

آروم بگیر دلم …


تنگ نشو براش …


مگر نشنیدی جمله ی آخرش رو!


“گفتش خداحافظ بدون اینک بهم چیزی بگه و دلیل حرفمو بپرسه


  
  

یکی را دوست دارم ولی او هرگز این دوست داشتن را باور نکرد نمیداند که چقدر دوستش دارم نمیفهمد که او تمام زندگی من است یکی را با همین قلب شکسته ام باتمام احساساتم بی بهانه دوست دارم کسی که باوجود این که قلبم رو شکست اما هنوزهم در این قلب شکسته جا دارد فقط یک نفر لبخند مرا خواست انهم عکاس بود که پولش را گرفت .خدایا چگونه عاشقت نباشم چنان که تو دیدی وپوشاندی ولی مردم ندیدند و فریاد زدند.


  
  

از تو می گویند با من این حوالی    هرچه هست        

                بی تو تنها نیستم  رویای  شهر  دور    دست

کاش می دیدی که  من  اهل تکلف    نیستم     

               می توان بی نردبان هم رفت از این دیوار پست

دوست باید داشت فردا را که فردا غیر عشق      

               هیچ کس چتری برای ما نمی گیرد به دست


  
  

وقت:چیزی است که صرف پیدا کردن پول می شود ولی بسیاری از مردم همان پول را صرف تلف کردن وقت می کنند .

فردا:زمانی است که تنبل ها در آن کار خواهند کرد .

چتر:وسیله ای است برای یک نفر پناهگاه و برای دو نفر دوش آب سرد است .

الکل:چیزی است که همه چیز در آن می ماند جز اسرار .

علم:چیزی است که باید طالب آن نسبت به مال دنیا بی اعتنا باشد اما اغلب به خاطر مال دنیا آموخته می شود .


  
  
شاید تو
سکوت میان کلامم باشی...
دیده نمی شوی...
اما من تو را احساس نمی کنم...
شاید تو...
هیاهوی قلبم باشی...
شنیده نمی شوی...
اما من تو را نفس میکشم...

  
  

من مینویسم و تو میخوانی!

اما مخاطب که تو باشی مدیونم اگر ننویسم.


  
  

من خوبم...!

عاشق نیستم...
فقط گاهی به یادش که می افتم
دلم تنگ می شود...
این که عشق نیست...
هست...؟


  
  
مثل باران های بی اجازه
وقت و بی وقت
در هوایم پراکنده ای
و من
بی هوا
نا گهان خیسم از تو

  
  
دلت که تنگ یک نفر باشد
 خود خدا هم بیاید تا خوش بگذرد و لحظه ای فراموش کنی فایده ندارد...
تو دلت تنگ است...
دلت برای همان  یک نفر تنگ است تا نیاید تا نباشد هیچ چیز درست نمی شود.

  
  
سر مشق های آب بابا یادمان رفت
رسم نوشتن با قلم ها یادمان رفت
گل کردن لبخند های همکلاسی
در یک نگاه ساده حتی یادمان رفت
راه فرار از عشق های زنگ اول
آن لحظه های بی کلک یادمان رفت
آن روزها را آنقدر شوخی گرفتیم
جدیت تصمیم گیری یادمان رفت
شعر خدای مهربان را حفظ کردیم
یادش به خیر اما شاید...
خدا را هم یادمان رفت!!

  
  
<      1   2   3   4      >